loading...

The dark side of the Moon

بازدید : 903
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 4:38

دیروز برا پنج روز برگشتم خونه،میگرنم عود کرده و به هیچ داروییم جواب چندانی نمیده...

مامان که از سر کار برمیگرده میگه مامانجون مریض شده:(

دو سه روز پیش تست کرونای دایی کوچیکم‌مثبت شد،با دایی بزرگمو شوهرخاله‌ی دیابتیم که سکته قلبی هم قبلا کرده تو کارخونشون جلسه داشتن و یک آقای دکتر داروسازی از تهران تشریف آورده بودن و از ایشون گرفتن گویا ویروسو.

دایی بزرگم هم علامتدار شد و ازونجاییکه مامانجون من با نزدیک به هشتاد سال سن و‌مشکل قلبی و فشارخون با ایشون زندگی میکنه از دو سه روز قبل شروع کرد به نشون دادن علائم کرونا.

دیروز رفتم مامانجونو دیدم و‌دارو شروع کردم براش،پسر داییمم علامتدار شده و به اونم یه چیزایی گفتم راجبه اینکه در چه صورت آنتی بیوتیک لازم میشه.

مامانجون تنگی نفس نداره ولی فارنژیت داره و خیلی خیلی بیحاله.بو و مزه نمیفهمه و مدام میلرزه.

خاله کوچیکم آسم و‌دیابت داره و درجریان سر زدن به مامانجون از دیروز بدن درد پیدا کرده و تنگی نفس.

همون شوهرخاله‌ی دیابتی و با سابقه‌ی سکته قلبیم یه دختری داره که ام اس پیشرفته داره،ینی ایشون هم گرفته باشه کل خونواده رو هواست!!!

دیشب اجازه ندادم بابا باهامون بیاد،با مامان با دوتا ماسکو تجهیزات رفتیم و وقتی برگشتیم کل لباسامونو بیرون خونه عوض کردیم.

حالا که بعد تقریبا نه ماه از شروع کرونا تو خونواده‌ی ماهم که انقددددر حساس بودنو همه رعایت میکردن مورد مثبت پیدا شده قشنگ مفهوم وضعیت قرمز شهرمونو با گوشت و استخون حس میکنم...خدا بخیر بگذرونه!!!

این درس از حافظ، در روز حافظ
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی