loading...

The dark side of the Moon

بازدید : 1114
سه شنبه 28 مهر 1399 زمان : 21:38

میدونم دوستش دارم

میدونم که درکنارش احساس آرامش میکنم

در هر حالتی رفتارشو دیدم،جدی و موقع کار،تو جمع‌های غریبه،در جمع دوستانه،مستی،در زمان خستگی،در زمان ذوق و خوشحالی...

به غول خودم اونقد شناختمش که درمورد ر. دنیا چیز جدیدی برای عرضه بهم نداره:)

با همه‌ی این دونسته‌ها،بازم عاشقشم...ینی هیچکدوم ازینا باعث تزلزل درعلاقم بهش نشده،حتی ذره ای.

ولی ترس از خود ازدواج منو غرقم کرده،همش فک میکنم اگه بعدش ببینیم ازدواج کردن کار درستی نبوده چی؟!اگه علاقمون بعد از برطرف شدن مسائل هورمونال تغییر کنه چی؟!اگه عوض بشه چی؟

این فکرا حالا که در آستانه‌ی رسمی‌شدن قرار داریم خیلی بار روانی برام دارن...امیدوارم بخیر بگذره:)

فعالیت درس 5مطالعات چهارم
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی